زنی ویژۀ شهادت حضرت اُم البنین سلام الله علیها :ِ سید مهدی میرداماد اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین گریه نکن هرچند ، دریایِ احساسی حق داری زینب رو دیگه نمیشناسی حق میدی که پیرم ، خیلی زمین گیرم روزی هزار دفعه ، از قُصه می میرم اُم البنین قمرامُ و کشتن اُم البنین قمراتُ و کشتن اُم البنین پسرامُ و کشتن اُم البنین پسراتُ و کشتن اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____ مادر نبودی که ، تنها شدم تنها کشتن داداشم رو ، تشنه لبِ دریا مادر نبودی که ، آب و صدا میزد پیش چشایِ من ، هی دست و پا میزد اُم البنین بی پر و بال رفتم اُم البنین دیگه از حال رفتم ام البنین هر جوری که میشد از خیمه تا ته گودال رفتم ... اُم‌البنین ... آه یا اُم‌البنین ____ مادر نبودی که ، دیدم اسارت رو غوغای غارت رو ، حد جسارت رو مادر نبودی که ، صد مرتبه مُردَم از کربلا تا شام ، خیلی زمین خوردم اُم البنین اشکامون و دیدن اُم البنین همه میخندیدن ام البنین نبودی تویِ شام دور سر داداشم رقصیدن ... اُم‌البنین ... آه یا ام البنین