نام من را بنویسید ،بدهکار حرم
لقبم را بنویسید ،گرفتار حرم
شده مضمون تمامیّ غزلهام ، "حسین"
دفترم هم شده مجموعه ی اشعار حرم
خط خطی های مرا نمره ندادید ،که هیچ
خط زدید اسم مرا از صف زوار حرم
اصلا انگار زیادی تر از این سائل نیست
حسم این است شدم "نوکر سربار" حرم
بارها هم شده گفتم به خودم ، بیچاره
یک کمی زار بزن ،نوکر بی عار حرم
زائران تو همه مثل گل و گلزارند
این وسط من شدم انگار ،فقط خار حرم
برده ای هستم و بی قیمتی ام کشته مرا
کاش من را بفروشید ،به بازار حرم
حال من سخت ،وخیم است ، دوایی بفرست
یک عیادت بکن از نوکرِ بیمار حرم
دل من سوخته از دوری شش گوشه ی تو
آتش حسرتش افتاده به نی زار حرم
کاشکی خانه ی من کرب و بلا بود ،حسین
بود ،همسایه ی دیوار به دیوار حرم
رضا_قاسمی