#نوحه_امام_کاظم
( علیه السلام )
#حاج_حسین_سیب_سرخی
دوباره رزقمون زیاده
دیگه از این نمیشه بهتر
خدا گذاشته روزیمون و
تو سفره های موسیَ بنِ جعفر
آآآه
خاک حرم تو روی چشمم
به خاطر تو نفس میکشم
آرزومه کاظمینی بشم
آآآه
بیمه تو کردم این و بدن و
میگری دست سینه زن و
بده آقا حاجاتای منو
رد غل و زنجیر ها
روی بدنت افتاد
منزل دوریه دنیا
تو زندونی بغداد
ای وای ،آه واویلا
( تکرار بند اول )
با این که تو قبله ی عشقه
تموم اهل آسونی
بگو بهم برای چی آقا
معذب فی قعر سجونی
آآآه
خون دل از چشات اومده
چی به سر ساق پات اومده
فاطمه برا عزات اومده
آآآه
دل تو خون از زمونه شده
روضه ی مادرونه شده
روزیه تو تازیونه شده
اسمت رو رضای تو
تا دم میگیره امشب
با گریه معصومه
گریه ام میگیره امشب
ای وای ، آه واویلا
( تکراربند اول )
دوباره موقع وداع و
دوباره موسم عزا شد
به سر زنان شدم که امشب
سیاه به تن امام رضا باشد
آآآه
آقای ما دیده داغ پدر
کبوتری و بی بال و پر
دارن میارن رو تخته ی در
آآآه
دیگه ساعت جدایی شده
دوباره دل عاشورایی شده
گریز ما کربلایی شده
با اینکه برا بابات
هفت تا کفن آوردن
اما ز تن جدت
اون پیراهنم بردن
ای وای ، ابی عبدالله (ع)
#شهادت_امام_کاظم