زبانحال زینب(س)با برادرش حسین(ع)
#واحد
ای غریب تشنه لب یادت بخیر
لحظه لحظه روز و شب یادت بخیر
کربلا دشت بلا شد یا حسین
راس تو از تَن جدا شد یا حسین
کربلا نور از دو چشمانم گرفت
داغ سنگین شیره ی جانم گرفت
ای شهید پاره تن یادت بخیر
ای حسین بی کفن یادت بخیر
تشنه بودی دشمن تو سیر بود
دست دشمن نیزه و شمشیر بود
در میان قتلگاه چنگت زدند
جسم عریان بودی و سنگت زدند
یوسف بی پیرهن یادت بخیر
ای حسین بی کفن یادت بخیر
خاک صحرا بوی ماتم دارد و...
هر وجب یادی ز یک غم دارد و...
هر کجایش یک نشان از یک شهید
داغ های قد شکن دل را درید
کشته ی خونین بدن یادت بخیر
نازنینم عشق من یادت بخیر
قتلگاه یعنی تو و پرپر شدن
ظهر گرما تشنه لب بی سر شدن
قتلگاه یعنی شکست استخوان
سینه ای مجروح و جسم نیمه جان
دیده بگشا ای شهید اشک و درد
تا ببینی کربلا با من چه کرد
زینب تو پیر شد از ماتمت
خواهرت می میرد آخر از غمت
ای غریب تشنه لب یادت بخیر
لحظه لحظه روز و شب یادت بخیر
کشته ی صد پاره تن یادت بخیر
ای حسین بی کفن یادت بخیر
#هادی_همتی
#امام_حسین_ع #واحد
┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄
🇮🇷
#اللّٰهمَّ_عَجِّلْ_لِوَلِیِّكَ_ٱلْفَرَجَ🇮🇷