مدینه جایی بین ابراست
که هر ابری به دورش گریونه
.
یه اقیانوس خاکی اونجاست
که خورشید تو عمقش پنهونه
.
ملائکه توی ملکوت
سمت مدینه پر میزنن
.
تو عالم معنا تو بقیع
دارن حرم درست می کنن
.
فرشته ها از روز ازل
خادم حرم امام حسنن
.
یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش
می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش
.
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
.
مدینه شهری توی دل هاست
که اسمش دل رو می لرزونه
.
دلو می لرزونه قبرایی
که زیر آفتاب و بارونه
.
دلی که شد امام حسنی
دیگه زمین براش قفسه
.
آزاده و رهای رهاست
با آسمونا هم نفسه
.
یه روزی زائرش میشه و
به همه آرزوهاش میرسه
.
یه روضه خون بین مقام بالاسر
می خونه از کوچه می خونه از مادر
.
مگه یادم میره من بودم و کوچه ی غم ها
مگه یادم میره دستی سیاه که میره بالا
مگه یادم میره روی زمین ناله ی زهرا
.
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
.
یه روضه خون دائم بالا سرِ قبرش
می خونه از داغش ؛ می خونه از صبرش
.
منو بزنید مادرمو نزنید
.
مگه یادم میره من بودم و یه گل پرپر
مگه یادم میره زخم روی صورت مادر
مگه یادم میره خونابه ی بال کبوتر
.
مدینه ! تو با شعری که خوند
دم آخر آقا می سوزی
.
به آیینه ش روز آخر گفت
مثل روز تو نیست هیچ روزی
.
امام حسن خودش دلا رو
برده به کربلای حسین
.
بخشیده روضه ی خودشو
به اشک روضه های حسین
.
کریم عالم بود و گذاشت
دار و ندارشو برای حسین
.
با جیگر پاره با اون تن بی حال
می خونه از مقتل می خونه از گودال
.
ای کشته ی دور از وطن دور از وطن وای
ای تشنه ی صد پاره تن ای بی کفن وای
.
#سینه_زنی_امام_حسن