🔘 از وقتی که به کام من ، یه ذره تربتت نشست دست خودم نبود تویِ دلم محبتت نشست عمری از اون روز تا حالا ، گریه می کنم… تا نبریم به کربلا ، گریه میکنم… گریه میکنم … تو اشک بده منم برات ، گریه می کنم… بارون میشم روی لبات ، گریه می کنم… برات قتیل العبرات ، گریه می کنم… 🔘« حسین وای ... » یه وقتی عذرمو نخوای ، درسته که خیلی بدم به درد هیچی نخورم ، سینه زنی که بلدم با یا حسین با زینبا ، سینه میزنم… با ضربِ نعل مرکبا ، سینه میزنم… سینه میزنم … تا سینه ام بشه کبود ، سینه میزنم… به یاد مقتل از وجود ، سینه میزنم… که شمر رو سینۀ تو بود ، سینه میزنم… 🔘« حسین وای ... » اینا همش کار دله ، اگه کبوده بدنم با لَاطِمَاتِ الْخُدُودِت من چرا لطمه نزنم؟ به یاد مادر به صورتم ، لطمه میزنم… بر خورده بد به غیرتم ، لطمه میزنم… لطمه میزنم … از بین کوچه تا حرم ، لطمه میزنم… من ارثِ زینب میبرم ، لطمه میزنم… فقط نه اینجا محشرم ، لطمه میزنم… 🔘« حسین وای ... » (حاج امیر کرمانشاهی) هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها (صلوات