🌱.۰🌱
مٵموریتش تموم شده بودو داشت وسایلشو جمع میکرد.
روز آخر، غسل شهادت کرد و
با دوستش قدیر سرلک باهم گفت و شنیدهایی داشتن ڪہ
کہکسینفهمید باهم چہ میگویند!
یکی از همکاراش اورو جلوی مقر میبینہ و سربہسرشمیزارهوبهش میگہ :
روحاللہ سوریہ هم تموم شد وداری برمیگردیوشهید نشدی!🥀
روحاللہ یہ لبخند میزنہ و میگہ
اگہ بناباشہ شهید شموخداشهادتوقسمتم کنہ همینجا جلوی مقر شهادتنصیبممیشہ!
یکمجلوتر ازمقر، انفجار رخ میده
اوودوستشقدیرسرلک باهم بشهادت میرسند...🌱
چہشیرین 💔:))
برگرفتہازکتابدلتنگنباش!
#شهیدمدافعحرمروحاللہقربانے