#شهدایی
این داستان عجیب است ولی واقعیست.
تک پسـر بود.
پدر و مادرش خانه بزرگی را فروختند پولش را ریختند به حساب پسرشان مسعود آخوندی، تا دیگر جبــهه نرود.
با آن پول کارخـانه بزند و خودش مدیر شود.
بار آخـری که رفت جبهه؛ توی وسـایلش یک چک سفید امضـا گذاشته بود با یک نامـه؛ نوشتـه بود:
«برگشـتی در کـار نیست! این چک روگذاشتم تا بعد از من برای استفاده از پولی که ریختین توی حسابم، به مشکل بر نخورید.»
در عملیات کربلای ۵ شلمچه دوبـاره مهمـات را گذاشت روی شـانهاش تا به نفرات در حال تیراندازی برساند.
یکی صدا زد:
«مسعود بس است!»
نگاهش کرد؛ اما سرش را که برگـرداند، تیــر خـورد تـوی ســرش.
فقط گفت: «یــا حســین ع» و همانجـا افتـاد و شهید شد.
___<>______________
#لطفاڪانال_ما_را_بہ_اشتراڪ_بگذارید
#هیأت_رزمندگان_اسلام
🆔️
@eheyat