✅مادام كه ما خود را با اصحاب حسين مقايسه نكنيم و... 🔶استاد : حرف من امشب اين است كه ما چه مى‌خواهيم و براى اين خواسته تا چه قدر غرامت مى‌دهيم و بار برمى‌داريم. حرف من اين است كه اگر ما به ضرورت دين رسيده‌ايم و از مذهب حداقل گذشته‌ايم و دين را تنها راه مى‌دانيم و حكومت را جز براى خدا نمى‌شناسيم كه «إِنِ‌ الْحُكْمُ‌ إِلاّ لِلّهِ‌»، ١ اگر ما به حكومت محمد و على و حكومت اسلام معتقديم آيا اين اعتقاد، صف و قتال با شرق و غرب و اژدهاى زرد را به دنبال نمى‌آورد؟ و آيا اين درگيرى تهيه مقدمات و تحمل تبعاتش را نمى‌خواهد؟ مى‌خواهند كه مرا راه بدهند و مى‌خواهند كه مرا بپذيرند. من از چه كسى دستور گرفته‌ام و با چه اعتقادى گره خورده‌ام‌؟ آيا مى‌توانم به خاطر دروغ،به خاطر ضعف،به خاطر انحراف و گرفتارى‌هاى مسؤولان و غيرمسؤولان از راه چشم بپوشم و آيا مى‌توانم به خاطر شكست اين‌ها،به زمين بچسبم و از مكر آمريكا و قدرت او از ولى بمانم و حتى در برابر او صف بكشم. مادام كه ما نگاه تطبيقى برخويش نداشته باشيم، حقايقى تاريخى هرچند كه احساس ما را سرشار كند و يا ما را مشغول كند و سرگرم نمايد،براى ما عبرت و آموزگار نخواهد بود. مادام كه ما خود را با اصحاب حسين مقايسه نكنيم و رنج‌هاى حقير و ترس‌هاى حقير و آرزوهاى حقير و عذرهاى بدتر از گناه و توجيه‌هاى حقير خود را با آن‌ها نقادى نكرده باشيم و از آن حجت‌ها درس نگرفته باشيم، نه آن‌ها و عظمت شان را مى‌شناسيم و نه خود و حقارت‌مان را. 📚 ، صفحه 140 🌿 @einsad