شب های احیا در فراق تو گذر شد عمرم تباه است و ز هجر تو سپر شد ای روضه خوان و یوسف زهرا کجایی آقا بیا روزم شب و شب هم سحر شد از اول ماه خدا یاد تو هستم اما چرا این ناله هایم بی اثر شد آقا اجازه شب شب قدر است و روضه از کوفه تا کرب و بلا خاکم به سر شد مولای دین رفت و جسارت ها شروع شد در سینه هاشان بغض مولا پر ثمر شد اما امان از روضه ای که خون تو گریی آقا اسارت رفت و زینب در خطر شد بی تو چه سخت است از سر و سرنیزه گفتن مولا بیا چون یک سه ساله در به در شد طشت طلا و خیزران ها بر حسینت بزم شراب و دختری غرق نظر شد وقتی جسارت بر سر ببریده کردند مویش سپید و زینب تو خون جگر شد این بار در شام و پلیدی های بسیار گوید رقیه ای پدر وقت سفر شد مولا حلالم کن ولی ای صاحب من چشمان زهرا مادرت از گریه تر شد ‎☃️💚⃟○━━ @eitaalove