میخواهم برانداز شوم، فقط همین چند سوال را پاسخ دهید/3 (مقایسه با سال 57)
اگر عدهای گفتند «شما حق تعیین سرنوشت داشتید و گفتید جمهوری اسلامی نه، ما هم حق تعیین سرنوشت داریم و میگوییم ایران نه» چه میکنید؟ نمیپذیرید؟ به چه حقی؟ به چه منطقی؟ میگویید هیچ کشوری جداییطلبی را نمیپذیرد؟ خب هیچ کشوری هم براندازی را نمیپذیرد، هیچ کشوری هم ایجاد ناامنی و دست به سلاح بردن معترضین را نمیپذیرد. منطق واحد نباید داشت؟
همین الان مگر به آذربایجان ما نمیگویند آذربایجان جنوبی و به کردستان نمیگویند کردستان شرقی؟ با اینها که همین الان هم حرفشان را هیچ پنهان نمیکنند چه خواهید کرد؟ کسانی که این حرفها را میزنند حمایت مستقیم برخی حاکمیتهای همسایه را دارند (پنهان هم که نیست، مثلا آذربایجان). میخواهید با همسایهها وارد جنگ شوید؟ میتوانید؟ همسایهای که مورد حمایت برخی از خود شماست که حرفشان را علنی هم میزنند (از پان ترک بگیر تا پان کرد). الان که الان است توان جدا کردن صفتان از آنها را ندارید، آن روز که قدرت و استقرار خواهند داشت چه کاری از دست شما برمیآید؟ در درون میجنگید؟ با چه کسی؟ با همینها که همراهتان هستند؟ یعنی خود انقلابیون که قرار است حاکمیت را به دست بگیرند، رو در روی هم سلاح میکشند؟ اسم این در علوم سیاسی جنگ داخلی است.
اقتصاد کشور (که نقطۀ ثقل بسیاری از نارضایتیهاست) چه خواهد شد؟ الگوی اقتصادی شما چیست؟ چپ؟ راست؟ الگوی چین؟ آمریکا، ژاپن؟ نروژ؟ ایتالیا؟ کدام؟ میدانید خود اینها چقدر با هم تفاوت در الگوهای اقتصادی دارند؟ تازه میخواهید فردای براندازی به این چیزها فکر کنید؟ کار را میدهید دست کارشناسها؟ بسیار خب، خود کارشناسهای موجود در بین براندازها (که مطلب مینویسند و مصاحبه میکنند) دهها نظر مختلف و بعضا متضاد (کاملا متضاد) با یکدیگر دارند. کدام قرار است عملی شود؟ یک کشور بحرانزدۀ آشوبزدۀ انقلابی که همۀ ساختارهایش فروپاشیده و قرار است از نو سرپا شود با حرف کدام یکی از اینها باید پیش برود؟ با همراهی که؟ مردم؟ اگر دستهای از مردم گفتند این الگو غلط است برویم سراغ آن یکی الگو چه؟ دعوا میشود؟ هرجا را که میگیریم که آخرش میرسیم به همینجا!
انقلاب اسلامی وقتی پیروز شد که آلترناتیو را مشخص کرده بود. شعار مردم جمهوری اسلامی بود. سال 1348 هم امام خمینی دروس ولایت فقیه را در نجف بیان کرده و کتابش منتشر شده بود. همه میدانستند قرار است حکومت جمهوری با زعامت ولی فقیه تشکیل شود. رهبری شخص امام خمینی تشکیکپذیر نبود. همه به آن اذعان میکردند، حتی اگر خود امام را قبول نداشتند (مثلا مجاهدین خلق یا حزب توده یا چریکهای فدایی).
شورای انقلاب که نقش رهبریکنندۀ اعتراضات و تنظیم اعتصابها و خطدهی به مردم را داشت از مدتی پیش از پیروزی انقلاب تشکیل شده بود و فعالیت میکرد. حتی دولت موقت (با نخستوزیر مشخص و وزرای مشخص) پیش از سقوط رژیم شاه تشکیل شده بود و فعالیت داشت. بخشهای مهمی از ارتش به فرمان امام از خدمت گریخته بودند. بخشی از فرماندهان میانی ارتش با انقلاب اعلام همبستگی کرده بودند. حمایت مردمی هم که مطلق بود. فارغ از اینکه ما انقلاب را قبول داشته باشیم یا نه، در هر حال حدود دو ماه پس از پیروی انقلاب، رفراندم آزادی (که هیچ کس در نزاهتش تردید نکرده) برگزار شد که حدود 99 درصد واجدین شرایط در آن شرکت داشتند و حدود 98 درصد از آنان به جمهوری اسلامی آری گفتند.
خلاصه اینکه کلاهتان را بالاتر بگذارید، این سوالها را جواب بدهید و یک دو دو تا چهارتای تاریخی بکنید، اگر همین چندتا را جواب دادید، میرویم برای براندازی!
🔶️احسان کفشدارطوسی | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/857997510C74a27c3c49