✨
تقدیم به مادران صبور کویری 💚🍃
گل سرخیاست لبت بر لب فنجان، مادر
خندهات نقش تجسم شدهی جان، مادر
شورهزار از سرِ لطفت شده باغی پرگل
آیه آیه سخنت، سورهی احسان مادر
از کویر آمدهام از تب خورشید، پُرم
خاطرات عطشم را تو بمیران مادر
در کویری که پر از فاجعهی تشنگیاست
چشمهای تو پر از زمزم باران، مادر
جان بده این کلماتی که همه پژمردهاند
خستهام خسته از این حجم زمستان مادر
تو به پیغمبری عاطفه مبعوث شدی
تا شوی آینهی رحمت یزدان، مادر
از بهشت آمدهای تا به بهشتم ببری
آه ای حوری در قامت انسان مادر
تا که دستت به تن خشک زمین تابیده
گل شکفتهاست به گلدان بیابان مادر
تا که خورشید جوانه زند از شاخهی صبح
کاشتی در دل شب دانهی ایمان مادر
آینه حسرت دیدار و تماشای تو شد
وقت بوییدن و بوسیدن قرآن، مادر
هم قدم با شب و شنها، به هوای خورشید
بردی آهوی دلم را به خراسان مادر
مثل هر صبح بیا ابری از آواز بریز
به هوای من و یاس سر ایوان مادر
خانهی امن من از کودکیام چادر توست
جانپناهی به سر دلهرههامان مادر
گریهات پاک کند جوهر عصیان مرا
تو دعا کن بروم سمت شهیدان مادر
پینهی دست تو از عشق حکایت دارد
وقت چرخاندن دستاس، بچرخان مادر
در نفس های سکوتی که سراسر بغض است
بر لبت ولولهی خطبهی طوفان مادر
باز با معجزهی چشم تو شاعر شدهام
شعر شد باز هم این نظم پریشان مادر
من به پایان برسم، شعر به پایان نرسد...
بوسهی لطف تو شد نقطه پایان مادر
| #الهه_سلطانی |
↪️ @elahesoltani ☂ღ🍃