🔰 دغدغههای #حاج_قاسم!
♨️ دغدغه هشتم: دغدغه تعظیم شعائر دینی
⭕️ بخش دوم
💢 حاج قاسم علاوه بر این دغدغه دفاع از حرم آل الله را نیز داشت و در این زمینه بسیار حساس بود. یوسف افضلی از همرزمان شهید میگوید:
خیلی نزدیک شده بودند، آن قدر که تیرهای کلاش میخورد به درودیوار حرم. غوطه غربی بودیم، یعنی پشت حرم بی بی حضرت زینب (س). تاب نداشت ببیند به حرم آسیب میرسد. خودش کلاش دست گرفت.
پابه پای بچه رزمندهها میجنگید. وقتی تیر به دستش خورد، داد همهمان درآمد که «حاجی برگردید. حاجی تو رو خدا برگردید.» قبول نکرد. ماند کنار بچهها. شده بود مثل اسفند روی آتش، روی پا بند نبود. تکفیریها خیز برداشته بودند برای حمله به سامرا. حاجی را تابه حال این طور ندیده بودم. کم توی جنگ و درگیری نبود اما این بار فرق میکرد. دل نگران بود خدای نکرده دوباره اهانتی کنند به حرم ائمه اطهار. بعدها خودش میگفت: «سخت ترین لحظه های جنگ عراق همون روزایی بود که توی جاده بغداد سامرا میجنگیدیم.»
🔹 حاج قاسم حتی نسبت به مکانهای مذهبی احترام خاصی قائل بود و هیچگاه شان خودش را در نظر نمیگرفت.
تنها چیزی که برای او مهم بود، خدمت به اهل بیت بود. ابراهیم شهریاری روایت میکند:
کارگر گرفته بودیم. فرستاده بودیمشان بروند سرویسهای بهداشتی را نظافت کنند. حاجی آمد توی بیت الزهرا. مستقیم رفت طبقه پایین پیششان. نگذاشت کارگرها دست بزنند. گفت: «همه برین بیرون.» رو کرد بهم گفت: «نذار کسی بیاد.» قدغن کرد حتی خودم بروم. در را بست و خودش ماند تنها. شیلنگ گرفت و همه جا را شست. ۴۵ دقیقه یک ساعت بعد آمد نشست. یک نفس راحت کشید و گفت: «آخیش، منم تونستم به عزادارای حضرت زهرا یه خدمتی بکنم.» کار زیاد بود.
حاجی اما سخت ترین را انتخاب کرده بود، سختترین و بیریاترین را.
🌐 برای مطالعه
متن کامل سخنرانی #حجت_الاسلام_راجی به مناسبت سالگرد شهادت سردار دلها، به صفحه مجازی زیر مراجعه نمایید:
https://soada.ir/parvandeh/daghdaghe_hajghasem/
💠 اندیشکده راهبردی
#سعداء
🆔
@soada_ir