🔸ده شمش طلا و نقره!
اینها هدایای شیعیان بلخ بود برای امام زمان علیه السلام.
قرار بود شمشها را ببرد بغداد، برساند به وکیل امام.
از بلخ راهی بغداد شد.
رسید به سرخس.
بین صحرا خیمه زد برای استراحت.
شروع کرد شمشها را شمردن.
یکی از شمشها کم شده بود!!!
رنگ از رخش پرید...
▫️این حکایت جذاب را اینجا بشنوید👇
https://eitaa.com/elteja_tales/627#حکایت#معرفت_حضرت👈عضویت در قصههای مهدوی@Elteja_tales