البته گویندهی این قضیه که یکی از نزدیکان خود شاه بوده، شاید بخاطر حفظ حرمت شاه، حرفی از طویله و آخور نزده، وگرنه بقیه که بارها این داستان رو از خود شاه شنیدن، میگن مادر رضا با تصور اینکه بچش مرده، میذارتش تو یه آخور، چند ساعت بعد یهو صدای گریش رو میشنوه.