😐 بچہ‌هاکسل‌شده‌بودن‌حوصلہ‌نداشتن😕 حاجےدرگوش‌یکےداشت‌پچ‌پچ‌میکرد📞 زیر‌چشے‌بقیه‌رومےپایید👀 انگارشیطنتش‌گل‌کرده‌بود حاجےرفت‌بیرون🚶 بایہ‌عراقےبرگشت‌تو بچہ‌هادویدن‌دورحاجےوعراقے🏃 حاجےعراقےروسپردبہ‌بچہ‌ها خودش‌رفت‌کنار⛓ اونام‌انگاردلشون‌مےخواست🗜⃟...-¡!"› عقهد‌ه‌‌هاشون‌روسریکےدیگہ‌خالےکنن🔨 ریختن‌سرعراقےشــروع‌کردن‌بہ مشت‌لگدزدن‌بہ‌اون👊🏾 تاخوردزدنش😶 حاجیم‌هیچےنمےگفت فقط‌نگاه‌مےکرد👀 یکےرفت‌تفنگش‌آورد گذاشت‌کنارسرعراقے عراقےرنگش‌پرید🔫 زبون‌بازکردکہ«بابانکنیدنکشیدم!من‌ازخودتونمـ🔦 وشروع‌کردتندتندلباسایےروکہ‌کش‌رفتہ بودکندنـ🗝 وغرزدن‌کہ‌: « حاجےجون‌توهم‌بااین‌نقشه‌ هات‌نزدیک‌بودمارُبہ‌کشتن‌بدے حالاقیافم‌شبیہ‌عراقیاس‌دلیل نمےشه‌کہ بچه‌‌ها‌همہ‌زدن‌زیر‌خنده حاجیم‌میےخندید😂 🕊 @emam_hasani_ha