غسلها ، کفنها ، ثم جلس وحیداً یبکیها ... بعدها همس فی لحدها : یازهـراء ! کلّمینی ، أنا علی... غسلش داد کفنش کرد... آنگاه تنها برایش گریان نشست و بعد آرام درون کفن گفت: زهرا بامن حرف بزن من علی‌ام...