#سیم‌خاردار... یڪ نفر باید داوطلب میشد ڪه روے سیـم خاردار درازبڪشید تابقیہ از روے آن ردشوند یڪ جــوان فورا با شڪم روے سیــم خاردار خوابید، همہ رد شدند جز یڪ پیرمرد گفتـند: «بیا!» گفت:« نہ! شمابرید! من باید وایسم بدن‌پسرم رو ببـرم براے مـادرش! مـادرش منتـظره!» چسبیدن بہ سیم خاردار ڪجا و چسبیدن بہ قدرت اختلاس...