نوشته بود ڪه یه شخصے میره کربلا
تو حرم امام حسین(ع) کلے دعا میکنه و اشک میریزه . . .
بعد میره حرم حضرت اباالفضل العباس(ع)
اونجا بعد از گریه های زیاد خوابش میگیره...
وقتے میخوابه تو خوابش حضرت عباس(ع) رو با دو شخص دیگه که سمت راست و سمت چپش بودن میبینه...
دست به دامن حضرت عباس(ع) میشه و ازشون حاجت میخاد...
حضرت هم میفرمایند ڪه چرا این حاجت رو از حسین نمیخوای؟
اون شخص هم میگه اتفاقا همین الان اونجا بودم بعد اومدم خدمت شما
حضرت میگن ڪه این حسین رو میگم و دست میکشه به شخص کناریش
وقتے ڪه اون شخص نگاه میکنه میبینه ڪه اون،
همین شهید حسین ولایتے فر هستش🙃