"بـہوقتعـٰاشقے"
『🌿'』 ⸤ شبهاابراهیمکهدیرمیاومدخونه درنمیزد ازرویدیوارمیپریدتوحیاط وتااذانصبحصبرمیکرد بعدبهشیشهمیزد وهمهروبراینمازبیدارمیکرد .. بعدازشهادتش مادرمهرشبباصدایبرخوردِبادبهشیشه میگفت : ابراهیماومدھ . . ⸣