شهید جعفراحمدی میانجی جعفر ویژه با داشت. مواقعی هم که با همدیگر می رفتیم جمکران، سرش را روی شیشه اتوبوس می گذاشت و در خودش بود. ❌✨شبی در حسینیه مراغه بودیم. بودیم حال جعفر بود. بعدها برایم گفت که در میان خواب و بیداری (عج) را دیده که داخل حسینیه آمده است: «از و بلند شدن نداشتم. حضرت در میان می رفت و روی آن هایی که از سرما کز کرده بودند پتو می کشید. عطری آسمانی در به مشامم می خورد که نظیر آن را در جایی احساس نکرده بودم». 🌹🍃وقتی سر به می گذاشت، صدای سین های ذکرش در گوشم چرخ می خورد. ذکر مدامش: “یا مولای! یا صاحب الزمان ادرکنی یا مولای یا صاحب الزمان اغثنی” بود. آن قدر گفت و چشید که خداوند در روز نیمه شعبان خریدارش شد. 🥀🕊 شاید تقدیر این بود که وقتی جعفر در سنگر کمین بود، سنگر لو برود . آری! خدا را خصوصی و تنها تعارفش کرد. 📚کتاب مربع های قرمز؛ خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا، نوشته زینب عرفانیان 🌻أللَّھُـمَ‌؏َـجِّـلْ‌لِوَلیِڪْ‌ألْـفَـرَج🌻 🔖 امام‌زمانےام³¹³⇩⇩ 🔖 @Emamezamani