. 🏴 علیه السلام 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ با زمین افتادنت دنیای من ریخته به هم خدایا آب آور و سقای من ریخته به هم رو زمین می کوبی دستاتو خجالت می کشم می بینم تیر توو چشماتو خجالت می کشم آه / رفیق نیمه راه / امید خیمه گاه پاشو علمدار رشیدم / روزم شده سیاه آه / حرم توو اضطراب / نگرونه رباب پاشو بریم فدا سرت که / نشد بیاری آب اِنکَسَر ظَهری // چه خاکی شد بر سرم وَ قَلَّت حیلتی // پاشیده شد لشکرم آخه بی برادرم ۲ (انتَ صاحبُ لوایی - علمدار ۳) ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو که رفتی داغ اکبر باز واسم از نو شده کی مث من اینجوری بین اراذل هو شده تو رو زیر دست و پای دشمنا گم کردم و ... بگو حالا بی تو تا خیمه چجور برگردم و ... آه / بازم نفس بزن / یل دلاورم کنار پیکر تو دیدم / اومده مادرم آه / گریه که میکنم / هلهله می کنن طیب‌الله شونو نثار / حرمله می کنن وَ انقَطَعَ رَجائِي // دیدم شکسته پرت شَمُتَ بی عدوی // جلو چشام کشتنت نیزه زار شده تنت ۲ (انتَ صاحبُ لوایی - علمدار ۳) ۳ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ عمود آهن سر تو پاشیده از هم داداش پاشو برگردیم به فکر غارت توو خیمه باش میدونی پشتم به تو گرمه علمدار حرم بی تو فکر غارت گوشواره‌ها و معجرم آه / ازم نگاه تو / نگیر برادرم بعد تو میشن زن و بچم / اسیر، برادرم آه / پناه خیمه ها / قول بده از رو نی مراقب بچه ها باشی / میون بزم می تَفَرَّقَ عَسکری // سه شعبه خوردن چشات وَ الکَمَدُ قاتِلي // نمی‌گذرم از فرات حرم مونده چشم برات ۲ (انتَ صاحبُ لوایی - علمدار ۳) ۳ . 👇