. یک نوحه قدیمی ، مجتبی (ع) ........ اولین سبط پیمبر ، کشته از زهر جفا شد بار دیگر شهر احمد ، غرق در شور و نوا شد نخل هستی بی ثمر شد مجتبی خونین جگر شد وا اماما واماما ، واشهیدا واشهیدا از شرار زهر کینه ، شد خزان یاس بهاران در کنار قبر احمد ، پیکرش شد تیر باران مرد مظلومی دوباره زد به جان و دل شراره وا امام واماما ، واشهیدا واشهیدا در غم فرزند زهرا ، سینه ها شد شمع سوزان شد حسینش غرق ماتم ، خواهرش زینب پریشان ای خدا خون بر دلش شد همسر او قاتلش شد وا اماما وا امام ، واشهیدا واشهیدا قلب خونین من امشب ، در بقیع اش بال و پر زد تربت ویرانه او ، شعله شد بر جان شرر زد قبر او زایر ندارد مرقدش حایر ندارد وا اماما وا اماما ، واشهیدا واشهیدا در غم فرزند زهرا ، قامت هستی کمان است داغ دار ماتم او ، مهدی صاحب زمان است دومین نور امامت پر گشوده سوی جنت وا امام وا اماما ، وا شهیدا واشهیدا ooo محمود تاری "یاسر" ✍ ............................ . در رثای امام حسن مجتبی علیه السلام - نوحه ------------- امشب مدینه دارد به گردون چشمی پر از اشک طشتی پُر از خون می شود امشب - خونین دل زینب نور دل زهرا - جانش رسد بر لب ای حسن جان مولا حسن جانم آنان که راه شیطان سپردند از زیر پایش سجاده بردند دشمن آوا زد - لطمه به گلها زد در پیش چشمانش - سیلی به زهرا زد ای حسن جانم مولا حسن جانم این حجت حق غم گشته یارش در خانه دارد دشمن کنارش آن گل پرپر - در گلشن حیدر جانش به لب آمد - از کینه ی همسر ای حسن جانم مولا حسن جانم اکنون بگویید با غمگساران جسم شریفش شد تیرباران تیر دشمن بود - دلها به شیون بود شمع عزا یاران - در سینه روشن بود ای حسن جانم مولا حسن جانم تابد به دل ها نور وسیع اش مانده به غربت خاک بقیع اش ای خدا ما را - ده لطف دریا را با اشک خود شوییم - تا قبر مولا را ای حسن جانم مولا حسن جانم ** حاج محمود تاری «یاسر» ✍ .