◾️ #زمینه #حضرت_معصومه (س)
"بازم همپای بارون میبارم"
🎤 کربلایی مصطفی مروانی
✍🏻 حمید رمی
بازم همپای بارون میبارم
دوباره سر به سجده میذارم
بازم دلتنگ دلتنگم انگار
بازم هوای زیارت دارم
شدم به گنبد طلا خیره
یکی بازم دستم رو میگیره
همینجا بود که حاجت گرفتم
مگه لطف بیبی یادم میره؟
از همون قدیما هر وقت اومدم
مستمند یک جواب سلام بودم
اولین بار که رسیدم به ضریح
یادمه که رو دوش بابام بودم
حس خوبی دارم وقتی که
قلب من تُو حرم آرومه
خود به خود زیر لب میخونم
مددی حضرت معصومه
........................................................
کنار ضریح وقتی میشینم
میبینم چشما خیس بارونه
کریمهی اهلبیتی بانو
درِ خونهت گدا فراوونه
یکی از گرفتاریهاش میگه
یه زائر برات مقصد میخواد
یه مادر واسه شفای بچهش
ازت یه سفر مشهد میخواد
هرکی دست خالی اومده حرم
وقت رفتنش با دست پر میره
اینجا مثل کربلا هر آدمی
روسیاه میاد و مثل حر میره
از کنار ضریحت بانو
مشهد و کربلا معلومه
هرجا باشم فقط میخونم
مددی حضرت معصومه
........................................................
غم دوری از اشکات معلومه
میخواستی که رضا رو ببینی
دم آخری چشم انتظاری
که باز شاید بابا رو ببینی
بازم قصهی دختر و بابا
ما رو سمت روضه میکِشونه
به یاد داغ طفل سهساله
دلامون میره کنج ویرونه
با سر بریده بابا از رو نی
تا خرابه واسه مهمونی اومد
با موهای سوخته از کنج تنور
با لبای پاره و خونی اومد
تا که بابا خرابه اومد
همگی اومدن استقبال
دخترش میبوسه رگهاشو
مثل زینب میون گودال