. غزل - مدح و مرثیه حرم امام حسین علیه السلام اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم جبـرییلِ نـَفـَست حالِ مرا بر هم ریخت چشم بر هم زدم و در نظرم زمزم ریخت لحظه ای خورد نگاهم به ضریحِ ارباب ناخـودآگاه به هم ریختم و قلبم ریخت من کجا روضه یِ گودال کجا؟! می دانم نمکِ روضه خودِ فاطمه در کامـَم ریخت دستِ تقـدیر مرا سویِ حرم آورد و... عشقِ این صحن و سرا را به دل و جانم ریخت همه گفتند شفا بینِ همین هِق هق هاست هِق هقی کردم و آرام شدم دردم ریخت غـیر تو نوکـریِ هیـچ امیـری نکنم مادرت داخلِ پیمانه یِ دل رزقم ریخت رو به این گـنبدِ زیبا العجل می گویم شاید آمد سحرِ وصلِ حریم و غم ریخت .