. 💥سبک: 🎤مداح: کربلایی (ع) با هر که نشستم به جز آن یار زیان بود با هر صنمی اُنس گرفتم غم جان بود دیروز کجا بودی و امروز کجایی شب تا به سحر اشک من از دیده روان بود جان بسته به زلفی است که در دست نیاید دل شوق بتی داشت که از دیده نهان بود "عشقم اباصالح، جانم اباصالح" رنگ رخ زردم خبری بود ز دردم حاجت به بیان کِی بود آن را که عیان بود این کوچه به آن کوچه به دنبال تو رفتم غافل که رخ ماه تو بیرون ز مکان بود هر چند نشان از سر کوی تو ندارم هر جا که نظر رفت ز روی تو نشان بود بسیار زمان آمد و در دیده نیامد آن یار که خود صاحب هر عصر و زمان بود باشد که به جز من نظرت با همه باشد دیوانه سر راه تو عمری نگران بود "عشقم اباصالح، جانم اباصالح" 💥 از برکات معطر باشید 👇