. یکی غریب وطن یکی به دور از وطن ناله خیرالنسا واحسنا واحسین مدینه و کربلا واحسنا واحسین یکی غریب وطن یکی به دور از وطن هر دو به غم مبتلا واحسنا واحسین یکی به زهر جفا یکی به سر نیزه ها هردو شهید جفا واحسنا واحسین یکی میان بستر یکی میان گودال برلبشان ربنا واحسنا واحسین این به برش خواهرش این بغل مادرش ... سرش زتن شد جدا واحسنا واحسین حسن تنش شد کفن حسین عریان بدن شد کفنش بوریا واحسنا واحسین یکی تنش گشت خاک یکی تنش چاک چاک سرش روی نیزه ها واحسنا واحسین این کفنش پاره شد این بدنش پاره شد زیر سم اسبها واحسنا واحسین این بدنش سالم و این بدنش غرق زخم از دم شمشیرها واحسنا واحسین این جگرش بین تشت یکی سرش بین تشت زینب میزد صدا واحسنا واحسین یکی لبش لاله گون یکی لبش غرق خون میان تشت طلا واحسنا واحسین مدینه زینب خمید دگر جسارت ندید وای زشام بلا واحسنا واحسین مدینه که غم نداشت به شام محرم نداشت دختر شیر خدا واحسنا واحسین مدینه زینب عزیز شام شد حرف کنیز امان از این روضه ها واحسنا واحسین .