#فاطمیه #بستر_بیماری #زمینه بند1⃣ مهمون ناخوندهٔ بستر زخم به جا موندهٔ بستر فاتح خیبر رو ببین که دلشو لرزونده یه بستر این روضه علی و مظلومیشه شمع وجود تو کم سو میشه چرا جواب دو پهلو میدی همینیکه حرف پهلو میشه کاش همه روزای این سه ماهم خیال بود کاش شبیه تن تو اینا هم خیال بود حرفت پیش خدا برو داره دعا کن حیدر اینجا فقط تو رو داره دعا کن بمونی بند2⃣ محرم راز در و دیوار سوز و گداز در و دیوار چشم همیشه نیمه بازت روضه ی بازِ در و دیوار شد اینبار اسیر و یتیم و مسکین طناب و آتیش و دست سنگین تابوت علی روزی رفت بالا که غلاف قنفذ اومد پایین کاش غم پسر بی گناهم خیال بود کاش شبیه تن تو اینا هم خیال بود حرفت پیش خدا برو داره دعا کن حیدر اینجا فقط تو رو داره دعا کن بمونی بند3⃣ رهگذر خستهٔ کوچه نالهٔ پیوسته کوچه محرم حیدر بگو چی بود قصهٔ سربستهٔ کوچه آه ماجرا رو از حسن پرسیدم ولی جوابی ازش نشنیدم با اینکه چیزی نگفتین اما از نگاهتون خودم فهمیدم کاش جسارتای بین راهم خیال بود کاش شبیه تن تو اینا هم خیال بود حرفت پیش خدا برو داره دعا کن حیدر اینجا فقط تو رو داره دعا کن بمونی شعر و سبک: احسان نوری انجمن #تکیه نوکری مشهد