#شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#مرحوم_حاج_سید_محمد_کوثری
شبی که زهرا رو به خانه امیرالمومنین آوردن ، زوجات رسول الله، هاشمیات، همه بدرقه کردند ، یه وقت گفتن خود رسول الله دارن تشریف میارن ، آمدن فرمودن زنها دیگه متفرق بشوند ، آمد دست زهراشو گرفت، گذاشت میان دست مولا ، صدا زد یا علی
هذِهِ وَدیعَةُ اللهِ وَ وَدیعَةُ رَسُولِهِ
این امانت خدا و پیغمبر رو بدستت میسپارم
آآآآآه وااای ، اون امانت اون شب رو پس داد ، دیده اید اگر زنی از دنیا برود. ، کنار قبر میگن محرماش بیان ، کمک بکنن این بدن رو بگیرن و میان قبر بگذارن
کی بود محرم زهرا ؟؟ سلمان و اباذر که محرم نبودن ، بچه هاشم کوچک بودن ، خود مولا گرفت آن بدن را
پرپر شدن گلم به چشمم دیدم
با دست خودم لحد بر او میچیدم
یوقت دید کمک پیدا شد ، محرم پیدا شد ، وقتی آقا نگاه کرد دید دست های رسول الله...
السلام علیک یا رسول الله
عَنِّي وَ عَنِ ابْنَتِکَ النَّازِلَةِ فِي جِوَارِکَ
با من تو اگر درد دل خویش
برگوی تو درد دل خود با پدر امشب
عباس ابن عبدالمطلب ، عموی امیرالمومنین اومد دست مولارو گرفت ، مگه دل میکند از قبر زهرا (س) .... یا امام زمان (عج) شما که نبودی آقاتو دلداری بدی ، عباس میگه یوقت دیدم آقا خم شد ، این صورتو گذاشت رو قبر زهراء( س )
آی شهیده زهرا ...