🖌 آیا می‌دانستید که: نخستین کسی که اقدام به ثبت واقعه کربلا کرد، اصبغ بن نباته مجاشعی است. او کتابی نوشت به نام «مقتل الحسین(ع)». وی از یاران خاص و فداکار امیرمؤمنان علی (ع) به حساب می‌آمد و از شجاعان عرب بود. @emame3vom ------------------------- کنیه اصبغ بن نباته ابوالقاسم است. او از بنی حنظله، از تیره مُجاشع بن‌ دارم بود.[۱] وی کوفی و در خلافت امام علی(ع)، یکی از نام‌دارترین و استوارترین یاران آن امام بود.[۲] از برخی روایات، میزان محبوبیت و منزلت اَصبَغ نزد علی(ع) به خوبی آشکار است.[۳] به روایت نصر بن مزاحم، اصبغ پیرمردی زاهد و عابد بود و از جنگاوران عراق و از سرداران علی(ع) به‌شمار می‌آمد.[۴] اصبغ را یکی از اعضای «‌شرطة الخمیس‌» درجنگ صفین دانسته‌اند.[۵] از خود او درباره معنای عنوان «‌شرطة الخمیس‌» روایت شده است که ما با علی(ع) شرط و پیمان بستیم تا پای جان در راه او فداکاری کنیم.[۶] وی یکی از راویان رویدادهای جنگ صفیناست.[۷] از او روایاتی نیز در شرح حوادث جنگ جمل در دست است.[۸] اصبغ پس از امام علی(ع) مدتی زنده بود.[۹] او واقعه شهادت آن حضرت(ع) را گزارش کرده است.[۱۰] شیخ طوسی او را در طبقه اصحاب امام حسن(ع) نیز برشمرده است.[۱۱] تاریخ دقیق درگذشت او مشخص نیست و درباره اینکه او تا چه زمانی زنده بوده است، اقوال مختلفی وجود دارد و حتی گفته شده که وی پس از سده اول قمری درگذشته است.[۱۲] این اقوال گوناگون، از روایات مختلف وی -منقول در منابع روایی- سرچشمه گرفته است؛ برای مثال از او روایتی از امام حسن(ع)[۱۳] و امام حسین(ع) نقل شده است[۱۴] و یا شیخ طوسی[۱۵] آورده است که اصبغ اثری در «‌مقتل‌» امام حسین(ع) داشته است. در استناد این موارد، باید بسیار احتیاط کرد؛ زیرا مثلاً طریق روایی اثر یادشده را به سبب کثرت افراد مجهول، ضعیف شمرده‌اند.[۱۶] مایه شهرت اصبغ، شخصیت روایی اوست. رجال‌شناسانشیعی او را از ثقات برجسته شمرده‌اند.[۱۷] غالب روایاتی که وی نقل کرده، به امام علی(ع) می‌رسد. بیشتر این روایات در کتاب‌ها و منابع شیعی منعکس شده‌اند.[۱۸] بیشتر موضوعات روایات او تاریخی، فقهی و اخلاقی است. مشهورترین روایاتی که اصبغ از امام علی(ع) نقل کرده است، یکی عهدنامه معروف مالک اشتر است و دیگری وصیت امام به فرزندش محمد حنفیه.[۱۹] اصبغ از ابوایوب خالد بن زید انصاری، عمار بن یاسر وعمر بن خطاب نیز روایت کرده است.[۲۰] و گروهی چونابوالجارود، خالد نوفلی، محمد بن داوود غنوی، اجلح بن عبدالله کندی و ابوحمزه ثمالی از او روایت کرده‌اند.[۲۱ منبع مقاله: دایره المعارف بزرگ اسلامی گوگل، ویکی شیعه