. 🎤 منی که لبریز التماسم دگر سر از پا نمی شناسم شدم همان آهوی رمیده نفس نفس کو به کو دویده رضا خودش دست این گدا را گرفته و تا حرم کشیده گمان کنم خواهرش دوباره برای سلطان مرا خریده صدایِ نقاره ی حرم را دوباره با گوش جان شنیده در این هیاهو به چشم خیسم نشسته آواز بی کلامی رسیده ام تا رسانده باشم به شاه از خواهرش سلامی رسیده بر خاک پایِ شاهی دوباره پیشانی غلامی دم گوهرشاد سجده کردم ببین عجب مسجد الحرامی کسی که مهر رضا ندارد یقین که اصلا خدا ندارد کسی که باب الجواد دیده نظر به سعی و صفا ندارد نخست در این حرم بخوانم دعای تعجیل در فرج را چرا که ال سعود ملعون به دوش بردند بار کج را اگر چه بر روی اهل ایران دوباره بستند راه حج را نمی فروشیم ما به عالم زیارت ثامن الحجج را که قبله مردمان ایران فقط بود جانب خراسان رضاست شرط و شروط ایمان رضاست تفسیر اهل قران طواف عشاق شیعه باشد قدم زدن روبروی ایوان شبیه آن خاک مرده ای که به خانه کیمیا رسیده دوباره دستم به دست های ضریح مشکل گشا رسیده غریب نه آشنا رسیده گدا به نان و نوا رسیده به دست دعبل عبا رسیده ولی در این لحظه زیارت به من از این سفره کرامت برات کرب و بلا رسیده سلام آقای مهربانم سلام ای راحت روانم سلام جانان ببین که بر لب رسیده جانم اجازه دارم کمی برایت به یاد کرب و بلا بخوانم تویی که یابن شبیب گفتی از ان امیر غریب گفتی مریضی لا علاج دارم به کربلا احتیاج دارم پنجره فولاد رضا مریضا رو شفا میده به ما مریضای حسین برات کربلا میده 👇