. در کوی داغ و هجران ما شهره بر جنونیم چشم انتظار وصلت هر لحظه تا کنونیم ای عشق ما کجایی کی می شود بیایی پرده ز رخ گشایی دل زخم و غرق خونیم با اشک خو گرفتیم از غیر رو گرفتیم با خون وضو گرفتیم بنگر که غم فزونیم ای آرزوی زهرا برگرد و با دل ما قدری بکن مدارا دلتنگت از درونیم درمان درد ما باش ای روح روشنایی ذکر دل غمین است یابن الحسن کجایی ✍محمد حبیب زاده ۴۰۰/۱۰/۲۴ .