. 🎤 ‍ امشب شب عید است همه گل بفشانید خود را به در بیت ولایت برسانید از دست رضا عیدے خود را بستانید این بیت بخوانید بخوانید بخوانید انـوار الهے بـه فضا باد مبارڪ میلاد جواد‌ بن رضا باد مبارڪ خورشید در آغوش سحر باد مبارڪ در دست رضا قرص قمر باد مبارڪ دیدار پسر بهر پدر باد مبارڪ اے بحر شرف بر تو گهر باد مبارڪ الحق ڪه خداوند محمّد به علے داد بر خلق ، ولے داد ، ولے داد ، ولے داد عید است و گشودند ز رحمت در دیگر بر آل علے داده خدا گوهر دیگر بر پا شده از شوق و شعف محشر دیگر میلاد پیمبر شده یا حیدر دیگر ؟ این عبد خدا سید و مولاے عباد است والله جواد است جواد است جواد است در بزمِ وجود آمده جود از ڪرم او عیسے شده عیساے مسیحا ز دم او دل‌ هاے خدایے همه بیت‌ الحرم او اوصاف همه خلق جهان است ڪم او اے جان همه عالم و آدم به فدایش زیبد ڪه ببینیم و بخوانیم رضایش حرزے ڪه بد از مادر او چون دُر مڪنون بخشید ز لطف و ڪرم خویش به مأمون مأمون شد از این جود و جوانمردے ممنون اوصاف ڪمالش ز حساب آمده بیرون  پیداست چو خورشید صفت‌ هاے خدایش مـا را نرســد تـا ڪـه بگـوییم ثنـایش والله قسم فوق مقام است مقامش  پیغامبران یڪسره خوانند امامش  آرام دل و جان ڪلیم است ڪلامش  از هشت پسر ، وز سه پسر باد سلامش این ضامن خلق این پسر ضامن آهوست این مظهر حق صـدرنشین حرم هوست اے اهل ڪرم را عطش چشمه ے جودت سرتا به قدم آیه ے تطهیر وجودت بالید به خود سجده به هنگام سجودت از ما صلوات و ز خداوند درودت ما سائـل و آقایـے و لطف و ڪرم از توست دل را نگشودیم به غیر ، این حرم از توست اے علم تو چون علم خدا نامتناهی در موسم طفلیت به توفیق الهی  دادے خبر از جو و هوا و یم و ماهی دشمن به ڪمالات تو داده است گواهی وقت سخنت آمـده دانـش به تلاطم دریا شده در قطره‌اے از علم شما گم در ملک خدا مطلع‌ الانوار شمایید دست ڪرم خالق دادار شمایید روشنگر چشم و دل بیدار شمایید ما دایره و نقطه ے پرگار شمایید والله قسم مهـر شما آب حیات است هر ڪس به شما دست دهد اهل نجات است  بی‌ مهر شما نخل عمل را ثمرے نیست  بی‌ سوز شما سینه ے ما را شررے نیست جز ڪوے شما در همه عالم خبرے نیست جز باب عنایات شما هیچ درے نیست ما مهـر شمـا را بـه دو عالــم نفروشیم یک چشم زدن هم ز شما چشم نپوشیم پیداست در آیینه ے تو روے محمّد ریحانه ے ریحانه و بوے تو محمّد خلق تو و خلق تو و خوے تو محمّد پیداست در آیینه ے روے تو محمّد در چشم رضا روے تو آیینه ے احمد لبخند زد و نام تو بگذاشت محمّد من قطره ڪه افتاده به دامان یم توست هر سو ڪه نهم روے دلم در حرم توست در حشر همه دار و ندارم ڪرم توست هر بیت مرا نفخه‌ اے از فیض دم توست بی‌ مهر تو «میثم» دهنش باز نگردد هرگـز بـه زبانش سخن آغاز نگردد https://eitaa.com/emame3vom/56867 👇