9. سلحشور ، مشک.mp3
7.36M
( علیه السلام ) 🎤 تا مشکتو تو آب زدی موجای دریا شد آروم تا رو به ساحل اومدی بغضی نشست توی گلوم همون دم بود ، غربت دنیا شد نصیبم رو لب گل کرد ، آیه های أَمَّنْ یُجیبَم بلند شو بنگر که شمشیر ها رو کشیدن آخه می دونن بدون تو من غریبم .. ( ابا الفضل ، اباالفضل ... ) تکرار دشمن با داغ اکبرم آتیش زده ، بر جیگرم حالا شکسته با غمت مثل سرِ تو کمرم روی قلبم ، دیگه این زخمِ ، غم میمونه کمرم دیگه ، مثل مادر خم میمونه می دونی چه فکری می سوزونه دلم رو ؟ تو این فکرم خواهرم بی مَحرم میمونه ... پاشو ببین ، توی حرم عزاخونه ، به پاشده تا آرزوی کوفیا با کُشتنت روا شده بدون تو ، توی هر خیمه پا می ذارن رد پاهاشونو تو آتش جا می ذارن دیگه زینب دستاشو روی سر می گیره پیش چشماش داغمو رو دلها می ذارن ( ابا الفضل ، اباالفضل ... ) تکرار شاعر :