. دوباره مدینه غرق سوگ وعزا شد عزای امامی از نسل مصطفی شد عمرش رسیده آخر مولا امام جعفر واویلتا واویلا، واویلتا واویلا۲ _ در خانه ی صادق از کین آتش بپا شد یاد مادر افتاد نالان از این جفا شد با چشمانی چون دریا می زد صدا یا زهرا واویلتا... _ تن بیمار او، بس زار وناتوان است بهار عمر او دیگر رو به خزان است عدو چون نانجیب است ذکرش امن یجیب است واویلتا... __ بر زانو گرفته مولا کاظم سرش را کرده غسل وکفن پیکر پدرش را از دیده خون ببارد برخاکش می سپارد واویلتا.... ____ با اینکه مدینه پر از چراغ ونور است کنار مزار صادق چه سوت وکور است باید که جان ببازیم بهرش حرم بسازیم واویلتا.... شعر:اسماعیل تقوایی✍ .👇