.
#روز_عرفه
عرفه می رود و یار نیامد چه کنم
بهر دیدار من خسته و بیمار نیامد چه کنم
ما خریدار و همه دیده ی گریان هستیم
یوسف مصر به بازار نیامد چه کنم
آن حبیبی که گره بر فرجش افتاده
تا گشاید گره از کار نیامد چه کنم
وارث نام نبی خوی علی بوی حسن
آن گل فاطمه رخسار نیامد چه کنم
گفتم امروز دگر یار دلم می آید
تا دهد رخصت دیدار نیامد چه کنم
#عرفه
...............
عرفه روزعشق وآگاهی است
روزعرفان ومعرفت خواهی است
روزدلدادگی اهل ولاست
روزنجوای بنده ومولاست
روز اظهار بینوائیهاست
روزازغیراوجدائیهاست
ای خداآمدم به درگاهت
چون گدائی نشسته درراهت
کن نظرباچه حالی آمده ام
چون گدادست خالی آمده ام
بنده پست وآزمندتوام
من سراپانیازمند توام
آمدم ای خداقبولم کن
نوکرعترت رسولم کن
به گدای درت جواب بده
گنهم راببرثواب بده
به سرشک روان شیرخدا
به مناجات سیدالشهدا
به گل وشمع ولاله اش سوگند
به سرشک سه ساله اش سوگند
اهل اشک وسلوک وسیرم کن
ای خداعاقبت بخیرم کن
.......................
اَللهُمّ عجّل فَرَجَ مَولانَا الْمَهدي عليهالسّلام
ای خدا! سفره ی اُمّید و دعا گُستَردم
ای خدا! خوانِ مناجات و بُکا گُستَردم
من، بساط غم و اندوه و نوا گُستَردم
پردهی سترِ ادب، روی خطا گُستَردم
ای خدا! باش به امر فَرَجِ یار، عَجیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
هست عالَم به تمنّا که رسد خَتم ِ حُجَج
پُر شده دهر ز اَمواج غم و كُفر و عِوَج
به سُتوه آمده عالَم ز درازای حَرَج
با دعای به فَرَج، باز شود قفل فَرَج
هست غیبت به گرفتاریِ این دهر، دلیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
باز، گُسترده شده پنجرههای عرفه
هر که رو کرده به نجوای هوای عرفه
با حسینِ بن علی، خوانده دعای عرفه
جلوه در کرب و بلا کرده خدای عرفه!
بسته دل بر حَرَم ِ خون خدا، بندِ دخیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
مردم از فتنهی دوران، به عذاب افتادند
جای دریا همه در بحرِ سراب افتادند
جای هشیاری و اِدراک به خواب افتادند
زیر بارانِ غم و درد ز تاب افتادند
خلق گردیده ز هجرانِ ولیّ تو، ذلیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
زیرِ خنجر زده فریاد حسینت: " عجّل... "
شده عبّاس، ز عطشانیِ اَطفال، خجل
صبحِ روز عرفه، کوفه شود راهى، دل
شد دعای به فَرَج از دم ِ روضه، حاصل
شد دعای به فَرَج، ذکرِ لب خُشک و عَتیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
مُسلم، افتاد زمین، روضه شد آغاز اینجا
عُمرهی مُفرَده شد حجّ حسین و سقّا
راه، افتاد حسین و حَرَمش در صحرا
با سفیرش که چنین شد چه شود با مولا!؟
به قتیلِ رهِ عشقِ به حسين، اِبنِ عقیل
ای خدای عرفه! بهر فَرَج کُن تعجیل
#عرفه
#محمد_علی_نوری
شنبه ۱۸ تیر ۱۴۰۱