. تو شاه و سلطانی آقا ، تو جان و جانانی آقا بسکه رئوفی کسی را ، ز در نمی رانی آقا ای شده ، هم سفره با غلام سایه ات ، بر سر ما مستدام یارضا ، ای جانم یارضا... اگر چه این زهر کینه ، شرر زده خرمنت را شکر خدا کسی آقا ، نکرده غارت تنت را ربودند ، پیرهن جد تو برهنه ، شد بدن جد تو یارضا ، ای جانم یارضا... ز بار غمها شکستی ، بار سفر دگر بستی میان کوچه پنجاه بار ، آه کشیدی نشستی بر لبت ، این حرف تکرار شد هر چه شد ، از در و دیوار شد یارضا ، ای جانم یارضا... .👇