. سجاده سبز ملائكه بازه خورشيد انگاري گرمه راز و نيازه تو اسمونا با پراش يه فرشته گهواره واسه يه فرشته مي سازه دور گهوازه داره با خنده اي عاشقونه تا كه چشمش نزنن فاطمه چار قل مي خونه اينكه اسمونيا مي برنش به اسمون نمك تو سفره فاطمه اربابمونه مستش نُه فلكه مجنونش ملكه خيلي خيلي تكه سفره خلقتُ اربابم نمكه ايل و تبارم حسين فاطمه رونق كارم حسين فاطمه دوست دارم حسين فاطمه"٢" اربابم حسين"٣"اربابم ماه صورتش ماهُ برده سر دار مي گه به فدات مي بينش باباش هربار اينقدر عظمت داره كه پيش چشماش زانو مي زنه يلي مثل علمدار وقتي كه به روي مادرش مي خنده معلومه تشنشم كه باشه با مادر هميشه ارومه پادشاه كربلا گوشواره عرش خدا باباي اربابمون يعني رقيه خانومه خورشيدِمشتريش ماه انگشتريش كارخودم نوكريش فداي اون هيبتُ صلابت حيدريش سرمه مهتاب حسين فاطمه ابروي اب حسين فاطمه مي خوامت ارباب حسين فاطمه اربابم حسين... تو باغ نگاش پُرِياس و بنفشه مثل ماه تو دامن شاه مي درخشه از بس خدا دوست داره اربابُ،امشب محض خاطرش هممونو مي بخشه خدايي كه درد مي ده بعد خودشم دوا مي ده اخرش با دست ارباب به ما كربلا مي ده كربلاي ما ايرونيا رو اخرش حسين يه روز از پنجره فولا امام رضا مي ده پروازم بى حده اطراف گنبده مى خونم امشبو كرببلا كه نشد مقصد من مشهده اهوي زارم اقام امام رضا كردي شكارم اقام امام رضا دوست دارم اقام امام رضا"٣" ✍ .👇