. 📋ما را نسیم پرچم تو زنده می کند _امام_حسین (ع) ............................................ ما را نسیم پرچم تو زنده می کند زخمی است دل که مرهم تو زنده می کند خشکیده بود چند صباحی قنات اشک این چشمه را ولی غم تو زنده می کند .( فرمود اگه می‌دونستید تو مصیبت حسین چه بر سر اهل آسمان و زمین اومد ،. اگر می‌دونستید داغ این آقا چقدر بزرگه همان لحظه جان می‌دادید ). آه ای قتیل اشک، نفس های مرده را شور تو، روضه و دم تو زنده می کند ای خون بهای عشق، چه خوش گفت پیر ما: اسلام را محرم تو زنده می کند ما با غذای نذریتان رشد کرده ایم جان را عطای حاتم تو زنده می کند آقا جسارت است، ولی داغ شیعه را انگشتر تو، خاتم تو زنده می کند بالای تل هم آتش این قوم خفته را آن خواهر مکرم تو زنده می کند این کشته فتاده به هامون حسین اوست خود را به اسم اعظم تو زنده می کند فردای محشر و غم و طوفان وتشنگی .( با چه احوالاتی انسان‌ها محشور میشن ، برهنه ، بیچاره ، یه حالیه ، هم قرآن میگه هم روایات ، پدر و مادر از هم فرار می‌کنن بچه از پدر و مادر ! آقا ما رو دریاب حسین آقام همه می رن تو می مونی برام گفت هرکی دنبال اون چیزیه که تو دنیا بهش محبت داره ، الله اکبر ، هرکی با هر کسی با هر چیزی مانوس بوده اونجا مانوسه ؛ یه عده با شهوتشون یه عده با غضبشون یکی خیلی دنبال نامحرم اونجا هم دنبال نامحرم ، اما یه عده دور اباعبدالله جمع میشن ، حسین جان ، ما اونجا چیکاره‌ایم با کی هستیم آقا). ما را امید زمزم تو زنده می کند شاعر : ✍ 📋جگر پاره پاره اش فهماند (ع) _امام_حسین (ع) ............................................ .( پیغمبر فرمود واسه عموم کسی گریه نمی‌کنه ، واسه اون آقایی که خودش غریب بود ، اما امیرالمومنین با دست‌های بسته وقتی می‌کشیدن می‌بردنش مسجد ، هی صدا می‌زد حمزه کجایی ! ای کاش حمزه بود دستای منو می‌بستن اما به فاطمه جسارت نمی‌کردن !). جگر پاره پاره اش فهماند عاشقی کار با جگر دارد .( ابوسفیان اومد بالای سر حمزه ، بدن و مصلح کردن نامرد جسارت کرد ، جیگر آقا رو بیرون آورد به اون کسی که تو عاشورا لعنش می‌کنیم « آکِلَتِ الاَکباد » هند جیگرخوار ملعون جیگر آقا رو به دندون کشیده بود ، خدا لعنتش کنه ، بدنو یه طور مصلح کردن ، پیغمبر وقتی رسید بالای سر حمزه عبا رو درآورد رو بدن مصلح انداخت ! پیغمبر خودش با دست خودش هی بدنو جمع کرد ، هرچی تلاش کرد زیر عبا جمع نشد ، تا گفتن یا رسول الله خواهرش داره ، میاد پیغمبر با یه هول و ولایی خارها رو جمع می‌کرد رو پاهای حمزه می‌ریخت ، فرمود به پسر زبیر گفت ، بگید نیاد! گفت مادرم نمی‌تونه تحمل کنه آقا دستور داد جلوشو بگیرن نشد خواهر دیگه اومد تو گودی قتلگاه ، نگاش افتاد به بدن مصلح حمزه ، یا رسول الله کنارش بودی . تو مقاتل هست ابوسفیان اومد بالای سر حمزه با نوک شمشیر به صورت حمزه می‌زد ، یه وقت این غلام ابوسفیان ملعون گفت چه می‌کنی؟ این آقا رسم داره ، نشان داره ، بزرگ یه قومیِ ، احترام داره ، خیلی ابوسفیان خجالت کشید گفت واسه کسی نگی ها . من بمریم برا حسین اینقدر زینب زمین خورد بلند شد ، دوان دوان به سمت قتلگاه راوی میگه حسین می‌گفت با کعبه نی میزدنش رو زمین می‌افتاد ، ای کاش یکی یه عبایی رو تنت انداخته بود یا اباعبدالله). رأس تو می رود بالای نیزه ها من زار می زنم در پای نیزه ها آه ای ستاره ی دنباله دار من زخمی ترین سر نیزه سوار من ای کشته فتاده به هامون حسین من ای صید دست و پا زده در خون حسین من قَتَلوکَ عَطشانا ، ذَبَحوکَ عُریانا هر کی می دید می گفت بیچاره خواهرش با کهنه خنجری ، می زد به حنجرش امام ، تو مجلس اون ابن زیاد ملعون با چوب دستی با لبای اباعبدالله بازی می‌کرد کسی بلند نشد بگه این آقا زن و بچه اش دارن نگاه می‌کنن نامرد نکن کسی نگفت این آقا پیغمبر زاده است پیرمرد نکن این کارو باهاش رفت تا مجلس یزید ملعون بوزینه از بالای منبر یه قیافه‌ای داشت وقتی با چوب خیزران به لبا می‌زد می‌گفت حسین می‌بینی چه ضربه دستی دارم ای کاش جدت زنده بود ازت دفاع می‌کرد حسین غریب گیر آوردنت ............................................. حاج مسعود پیرایش 👇