.
#زمزمه
#حضرت_رقیه
کبوده بابایی زیر چشام
خرابه مثل زندونه برام
نمی تونم از جا پاشم دیگه
نمونده هیچ نایی توو دست و پام
رشته ی صبرم بابایی برید
تو رفتیو جونم روو لب رسید
رقیــتو بردن ، بازار شام
سه ساله ی تو روز خوش ندید
پریده رنگم
خودت ببین سوخته لباسای قشنگم
توو کوچه ها زدن منو یه عده سنگم
پریده رنگم
اشک چشامو
نمیگذرم از اونکه کَند گوشواره هامو
نبودی دزدیدن همه عروسکامو
النگوهامو
(من الذی ایتمنی ، بابا بابا)
رقیتو با سیلی می زدن
چه ناسزاهایی گفتن به من
چقد کتک خوردم توو کوچه ها
سه ساله داره فرق آخه با زن
شکسته توی این سن قامتم
ببین چقدر زخمیه صورتم
به اشک من خندیدن شامیا
داره عذابم میده لکنتم
توو کوچه بازار
با خنده شون سه سالتو میدادن آزار
با دست نشون دادن منو جلوی انظار
توو کوچه بازار
منو کشیدن
چقد با تازیونه دنبالم دویدن
موهامو توی اون شلوغیا کشیدن
منو کشیدن
(من الذی ایتمنی، بابا بابا)
#عباس_قلعه ✍
#شب_سوم_محرم
https://eitaa.com/emame3vom/98161
.👇