مهمانی
عرفه آمده و بار دگر مهمانی است
ابر رحمت به سر خلق خدا بارانی است
پرتو مهر تو افتاده به روی دل خلق
آسمان عرفات تو زبس نورانی است
حاجیان در عرفات تو همه جمع شدند
حال آن خسته دلان در عرفه عرفانی است
ای خطا پوش بپوشان گنهم را و ببخش
حال این بنده ی شرمنده شده بحرانی است
شاهد و ناظر من بر تو پناهنده شدم
از گناهان بزرگی که همه پنهانی است
چه کنم گر ندهی توشه ی راهم ای دوست
راه سخت است و مسیر ره من طولانی است
نشد امسا ل که در کرب وبلا گریه کنم
باز هم قسمت من جای حرم حیرانی است
در دعای عرفه مژده ی عفوی بفرست
به حسینی که کلامش همگی قرآنی است
سرو سامان بده ما را به ظهور مهدی
ز فراقش همه را بی سر وبی سامانی است
همه ی کار«وفایی» است گدایی از تو
ای کارت ز ازل تا به ابد سلطانی است
#سیدهاشم_وفایی✍
#روز_عرفه
.