بچه مسلمان مینویسد ... خواهی نشوی رسوا  همرنگ جماعت شو ..  بزرگترین توجیح برای فرار از مسئولیت .... آن کس که هیچ وقت همرنگ جماعت نشد و هم رنگ خدا بود . علی  پسر ابی طالب بود ... در علم  طبیعیات .  علمی مثل الکتریک . هرچه قدر فاصله گیرنده با  دهنده انرژی بیشتر باشد   افت ولتاژ بیشتر یا در سیستم آب رسانی یا  گاز رسانی هرچه مسیر طولانی تر افت فشار بیشتر .. سرمنشا همه انرژی ها خداست . هر چه فاصله با خدا بیشتر . دریافت انرژی کمتر      و هرچه فاصله با خدا کمتر . دریافت انرژی بیشتر       زیباترین و  دیدنی ترین و دوست داشتنی ترین  موجود عالم   خود خداست .. ِ.. ِلذا خدا تنها پرستیدنی کل عالم است خدا اگر دیدنی نبود که پرستیدنی نبود .. . و علی پسر ابی طالب با همه اعماق وجودش این را فهمیده است .. ِبنابر این . کمترین فاصله با خدا را علی دارد . انسان نه از جنس ملائکه هست . نه ازجنس طبیعت محض انسان مخلوطی از جسم و روح است . که بر همه مخلوقات اشرف شده است .. هیچ کدری انعکاس دهنده هیچ نوری نیست .. و هر شفافی  به مراتب شفافیتش  انعکاس دهنده نوراست .. علی  پسر ابی طالب آنچنان از طبیعیاتش فاصله گرفته و غرق در روحانیت روحش  شده . که مثل  یک آینه  صد در صد شفاف شده  که  قادر به انعکاس  هر نوری است . و به همین دلیل    وجودش قابلیت تجلی صفات خدا را  پیدا کرده است ...... فاصله  قلبی و فکری و عملی علی با خدا آنچنان نزدیک است . که بقول شهریار شاعر ... نه خدا توانمش خواند . نه بشر توانمش خواند ...... متحیرم چه نامم شه ملک لا فتا را ... ... اراده علی در این بوده است که غرق در خدا شود رسد آدمی به جائی که بجز خدا نبیند ..  بنگر تا چه حد است مکان آدمیت .. علی خدا را برای خود خدا میخواهد نه برای هیچ چیز دیگر .. سنگ محک علی در انجام  هر کاری اول و آخر رضایت و خشنودی خداست ولاغیر ِلذا نفسش . خوراکش . کارش . خوابش . حرفش . خشمش. رحمش . عبادتش . جهادش  . قضاوتش . نگاهش .  حلمش. صبرش .. ذکرش ‌. و دیانت و سیاستش رنگ خدا دارد  . نه هیچ رنگ دیگری .... علی      را       نه ستایش       که بلکه   باید شناخت و پیروی کرد و شناخت علی  یعنی با نگاه علی خدا دیدن و خدا پرستیدن و حرف خدا عمل کردن ... ولادت معجزه ای به شکل انسان به نام علی بن ابی طالب  به شما خواننده این متن و همه مسلمین جهان تبریک میگویم .... واما بعد