آیت الله العظمی مرعشی نجفی فرمودند: شب زمستانی بود که دچار بی خوابی شدم. دست خود را زیر سرم گذاشتم که اگر خوابم برد خواب نمانم. در عالم خواب دیدم خانمی وارد اطاق شد و به من فرمود: سید شهاب! بلند شو و به حرم برو؛ عده‌ای از زوار من پشت در حرم از سرما هلاک می‌شوند، آن‌ها را نجات بده. من به طرف حرم راه افتادم، دیدم پشت در شمالی حرم (طرف میدان آستانه) عده‌ای زوار اهل پاکستان یا هندوستان (با آن لباس‌های مخصوص خودشان) در اثر سردی هوا پشت در حرم دارند به خود می‌لرزند، در را زدم، حاج آقا حبیب (که جزء خدام حضرت بود) با اصرار من در را باز کرد، من از مقابل و آن‌ها هم پشت سر من وارد حرم شدند. 🌾🍃🍃🌷🍃🍃🌾 📚گروه معارف آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) 👈 ارسال به دیگران @sokhanranihayemazhabi