🌹 *«شهید محمد‌ جاودانی»* 🌷 مادر شهید جاودانی با اشاره به تحصیلات عالی و دانشگاهی محمد می‌گوید: ⬜️◻️ «او در موقعیت علمی و دانشگاهی خوبی قرار داشت و بعد از گرفتن فوق‌لیسانس مدیریت در حال آماده‌شدن برای آزمون دکتری بود. هم‌زمان نیز به‌عنوان مربی آموزشی در مراکز بسیج مشهد فعالیت داشت و بیشتر از اینکه به فکر درس‌خواندن و آمادگی برای آزمون دکتری باشد به فکر برگزاری کلاس‌های آموزشی، فرهنگی، مذهبی و عقیدتی برای نوجوانان و جوانان محلات حاشیه شهر بود. 🍃 زمان رفت‌وآمدش هیچ‌وقت معلوم نبود. لباس بسیجی‌اش را می‌پوشید و از خانه بیرون می‌رفت. یکی ۲ روز پیدایش نبود و بعد از آن صبح زود خسته و کوفته به خانه می‌آمد. یکی ۲ ساعت استراحت می‌کرد و دوباره بیرون می‌زد. یک دقیقه توی خانه بند نبود. 💠 *«تلاوت قرآن محمد را آرام کرد.»* 🌷 *دوست و همرزم محمد‌ می‌گوید:* ⬜️◻️ «در سال ۱۳۹۵ با محمد به اردوی راهیان نور رفته بودیم. بعد از بازدید از منطقه به معراج شهدای اهواز رفتیم. حال و هوای خاصی بود. بعد از زیارت شهدای گمنام قرار بود برگردیم به اردوگاه ثامن الائمه. دو یا سه نفر از بچه‌ها در معراج شهدا جا ماندند. هوا هم تاریک شده بود و دیر هم شده بود. 🍃 محمد زنگ زد به آنها که خودشان را برسانند به دو راهی که در مسیر رفت بود. بچه‌ها آمدند. محمد خیلی عصبی بود؛ اما اصلا به روی بچه‌ها نیاورد. کنار یکی از دوستان که قاری قرآن بود رفت و گفت چند آیه قرآن بخوان. 🔷 بعد از اینکه قرآن خوانده شد پیش من و دوستان دیگر آمد و گفت که چون عصبی بودم گفتم قرآن خوانده شود تا آرام شوم. 🔷 محمد اخلاق را هم به‌خوبی از اهل بیت علیهم‌السلام آموخته بود و در آن لحظه نشان داد چقدر صبور و بااخلاق و مهربان است. 🔷 یک روز که کنارش نشسته بودم به من گفت: «معنای «حُسنَ مآب» در قرآن چیست»؟ گفتم: چرا؟ گفت: «دلیل سؤالم را برایت می‌گویم؛ ولی دوست ندارم تا زنده‌ام برای کسی نقل کنی. اگر لایق بودم و رفتم که هیچ، اگر نه تا زمان حیاتم به کسی نگو.» گفتم: بگو رفیق چشم. 🍃 بعد ادامه داد: «در سفری که به قم داشتم به حرم حضرت معصومه رفتم و *کنار قبر آیت‌الله بهجت نشستم. قرآن دستم بود و استخاره‌ای گرفتم. این آیه آمد:* 🔆 «الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلُوا الصٌالِحات طُوبیٰ لَهُم و حُسنَ مَآب» 🔆 «همان کسانی که ایمان آورده و عمل شایسته بجا آوردند، خوشی و سرانجام نیک از آن آنهاست.» 📗 سوره رعد، آیه ۲۹ 🍃 *بعد اشک در چشمانش حلقه زد و گفت: «حُسن مآب» یعنی همان شهادت؟ گفتم: «بله رفیق! یعنی بهترین جایگاه که فقط شهدا به آن درجه می‌رسند».* 📚«به نقل از شهرآرانیوز» ‏🌐 emamraoof.com