چرا کاندیدای ریاست جمهوری امریکا، در تبلیغات انتخاباتی خود، از قانونمند کردن فضای مجازی میگوید، اما برخی از مسئولین و مدیران جمهوری اسلامی، کوچکترین مدیریتی بر این فضای آلوده و مسموم را برنمیتابند؟
حکومتهای دموکراتیک غربی قرار بود بر اساس مکتب اومانیستی، طبق خواست و ارادهٔ مردم قانونبندی و اداره شوند.
اما این شعارها از ابتدا، یک دروغ بود
دنیای غرب راهکار هوشمندانهای داشت
آنها به جای عمل بر طبق خواستههای مردم، با کمک رسانه، ذائقهٔ مردم را مطابق آنچه مصلحت سردمداران حکومتها اقتضا میکند یکدست و امیال آنها را به آن سمت مدیریت میکردند
یعنی حکومتهای به ظاهر دموکراتیک، در واقعِ پشت پردهٔ خود، دیکتاتوریهای نوینی هستند که با همسو کردن خواستههای مردم با خواستهها و منافع خود، آنها را مدیریت میکنند
با پدیدار شدن فضای مجازی و رسانههای مجازی، این شیوه به گستردهترین شکل ممکن ادامه پیدا کرد و حکومتها سعی در گسترش قلمرو رسانهای خود به کشورهای دوردست کردند
باید بدانیم که مشکل اصلی فضای مجازی و فیلمها و سریالهای غربی، مباحث جنسی و ضد اخلاقی نیست تا با سانسور و فیلتر کردن سایتهای ضد اخلاقی بتوانیم مردم را در آنجا رها بگذاریم
غرب در رسانههای خود، در حال تغییر فکر و نظر و جهانبینی مردم جهان است
این کار را در قالب خبر و گزارش و مصاحبه و آهنگ و دیالوگ و فضاسازی و غیر مستقیم انجام میدهد و نه الزاما مستقیم و گلدرشت
هر حکومتی که توانست، مدیریت فضای رسانهای و مجازی خود را در دست بگیرد، توانست مردم را طبق ارزشها و هنجارهای خود مدیریت کند و هر حکومتی که مردمش را در فضای مجازی غربی رها گذاشت، بعد از مدتی افکار عمومی کشورش را مدیریت شده توسط استعمارگران نوین غربی یافت
خلاصه اینکه:
۱. استعمارگران در فضای مجازی، خواستههای خود را به مردم یک کشور میباورانند
۲. مردم مطابق باور و خواست غیر واقعی، مطالبهگری میکنند
۳. مدیران و مسئولین آن کشور، مجبور به تن دادن به خواستههای مردم میشوند
اینجاست که میبینیم در فضای مجازی کشومان، مطالبهٔ ورود به استادیوم و دوچرخه سواری و روسری انداختن، جای تسهیل ازدواج و اشتغال و مسکن و درمان را میگیرد و مطالبهٔ اصلی جامعه نشان داده میشود
این تنها برای قالب کردن این مطالبه، بر مطالبات بر حق مردم است
کار به جایی رسیده است که در نظام جمهوری اسلامی که باید احکام الهی در جامعه پیاده شود، برخی از کاندیداها، برای اینکه رای بیاورند، باید خود را مطالبهگر خواستههای غیر واقعی و القا شدهٔ فضای مجازی به مردم، نشان دهند و حتی بعد از رای آوردن نیز، پیگیر همین خواستهها باشند
در واقع برخی مدیران نظام جمهوری اسلامی، به جای مدیریت فضای مجازی در راستای تقویت ارزشهای دینی و مبارزه با ناهنجاریها، در حال مدیریت شدن توسط همین فضای مجازی هستند
حال اگر بپرسید که چرا کاندیدای ریاست جمهوری امریکا، در تبلیغات انتخاباتی خود، از قانونمند کردن فضای مجازی میگوید، اما برخی از مسئولین و مدیران جمهوری اسلامی، کوچکترین مدیریتی بر این فضای آلوده و مسموم را برنمیتابند؟ جواب این است
آمریکاییها فضای مجازی را برای تغییر امیال مردمشان، مدیریت میکنند اما برخی مدیران ما، توسط رأی دهندگانی مدیریت میشوند که خود، بواسطهٔ فضای مجازی، مدیریت شدهاند
در واقع این منتخبین، گمان میکنند که بر خواستههای مردم سوار شده و از آنها رای گرفتهاند
مردم نیز گمان میکنند که مطابق خواست خود، نماینده انتخاب کردهاند و به خواستههای واقعی خود رسیدهاند
در حالی که هر دو در توهم هستند و برندگان واقعی، همان استعمارگران غربیَند که توانستهاند رأیدهنده را خواهان و رأیگیرنده را پیگیر و مجری خواستههای غرب کنند
تا وقتی که بیمار، بیماری را باور نکند، امکان درمانش فراهم نخواهد شد
🆔
https://eitaa.com/emamsadegh_ir