#او_می_آید
#داستان_زندگی_امام_مهدی_عج📚
#پارت_اول
«جشن عروسی ۱»
شیشه های ظریف و خوشرنگ مخصوص را که برای میهمانی های پرشکوه آماده می سازند، از انبار بیرون آورده اند.
👈خدمتگزاران قصر قیصر با ظرافت و دقّت بسیار، ظرف ها را گردگیری کرده و اکنون آنها را پر از نوشیدنی ساخته اند. نوشیدنی هایی با رنگ و بو و طعمی متفاوت با همدیگر. در سرتار تالار مخصوصِ جشن، شمع هایی عنبرآلود را درون تشتهای مخصوص گذاشته اند، شمع هایی که هر کدام ده ها کیلو وزن داشته و چندین شب بیدار خواهند ماند، تا به این تالار عظیم، روشنایی بخشند و فضا را با سوختن خود، عطرآگین کنند.
بساطی که برای پذیرایی از میهمانها گسترده اند، بر کرسی هایی مخصوص قرار دارد، کرسی هایی با روکش طلاکاری شده و پایه هایی از جنس عاج ناب فیل!
سینی هایی از جنس نقره بر کرسی ها گذاشته اند، سینی هایی بسیار بزرگ که در داخل هر کدامشان، مجسمه هایی کوچک از فیل، زرافه، شیر و مانند آن قرارداده اند، که جنس آن از طلا و نقره است. رسم اینگونه می باشد که قیصر این جواهرات گرانبها را بعد از پایان مراسم جشن میان میهمانان تقسیم کند.
پانصد غلام سفید رو و زیبا چهره که همگی سینی های طلا در دست خواهند داشت مامور هستند که خورد و خوراک میهمانها را به آنها برسانند و پانصد غلام دیگر، با سینی های نقره ای باید ظرف های غذا و شیشه های نوشیدنی را که خالی می شوند از تالار خارج سازند.
📚
برگرفته از کتاب او می آید/ رضا شیرازی/انتشارات پیام آزادی
#ادامهدارد...
【
@emamzaman_12 】