🌹رحمت واسعه
🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅🔅
فصل اول : شوق زیارت
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
( نگاهی گذرا به سیره حسینی عبد صالح خدا حضرت آیت الله العظمی محمد تقی بهجت قدس سره)
⏳⏳⏳⏳⏳⏳⏳⏳⏳⏳⏳⏳
در شب جمعه ۲۵ شوال ۱۳۳۴ برابر با ۲ شهریور ۱۲۹۵ نوزادی به دنیا آمد که سالها بعد قلب بسیاری از شیفتگان علم و معرفت و شیعیان خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام را روشن ساخت: آیت الله حاج شیخ محمدتقی بهجت.
هنوز ۱۶ ماه از عمرش نگذشته بود که از دست دادن مادر خانواده اش را سوگوار کرد و محمدتقی آنقدر زود طعم یتیمی را کشید که حتی چهره مادر هم در خاطرش نماند.
کربلایی محمود مردی صالح بود و معتمد. مردم فومن زندگی را با درآمد پخت و پز کلوچه مخصوص و نوعی نان سپری میکرد اوبرای مردم فقط یک نانوا نبود در بسیاری از کارها و اختلاف هایی که پیش میآمد چشم امیدشان به کربلایی محمود بود.
با این حال آنچه بیش از این ها مایه افتخارش بود طبع روان و ذوق سلیمی بود که با مهر و محبت درونی اش به خاندان عصمت و طهارت علیهم السلام همراه شده بود ثمره این ها اشعاری بود که جابه جا در محافل حسینی زیر لب ها زمزمه می شد :
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع مکن ای صبح طلوع
مگر نه اینکه(( آنچه از دل برآید لاجرم بر دل نشیند)) اشعار از دل برآمده کربلایی محمود بر دل ها می نشست و مداحان شهرها و روستاهای اطراف همچون برگزار آنها را دست به دست می گرداندند گویی قرار بود در کنار آن فرزند پاک این اشعار هم صدقه جاریه ای برای کربلایی محمود باشد.
همنشینی محمد تقی با پدر و شرکت در مجالس حسینی و بهره مندی از انواع اهل بیت عصمت و طهارت علیهم السلام نهال محبت و عشق به آن سرور شهید را در دلش تنومند میکرد و سوز و گداز و افزود خود نیز در این مجالس مداحی و نوحه خوانی می کرد این چنین بود که از همان کودکی شوق زیارت داشت...
ص۱۵و۱۶
#اربعین
#کربلا
#بهجت
#محمد_تقی_بهجت
#رحمت_واسعه
#فصل_اول
🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍🌍
🆔️
@emam_zamaniha