حکایتی شنیدنی از تدبیر خواجه نصیرالدین طوسی در برابر توطئه یک عالم نمای حسود.
خواجه نصیر طوسی (۵۷۹–۶۵۳ ه)، شاعر، فیلسوف، متکلم، فقیه، ستارهشناس، اندیشمند، ریاضیدان، منجم، پزشک، عارف و معمار ایرانی بود که ابن خلدون او و فخر الدین رازی را بزرگترین دانشمندان ایران دانستهاست. وی احیاگر سنت فلسفه مشایی بود که پس از ابن سینا در ایران رو به افول گذاشته بود، صاحب رسالهای در باب اسطرلاب و گردآورنده مجموعه آرا و دیدگاههای کلامی شیعه در کتاب تجرید الاعتقاد می باشد. همو سازنده رصدخانه مراغه و کتابخانهای با حدود چهل هزار کتاب نیز می باشد.
خواجه نصیر جداول بسیار دقیق از حرکت سیارهای ایجاد کرد، که یک مدل سیارهای به روز شده و انتقاداتی از نجوم بطلمیوسی بود و مثلثات را به عنوان یک شاخه ریاضی بهعنوان یک علم مطرح کرد، همچنین با پرورش شاگردانی همچون قطب الدین شیرازی و گردآوری دانشمندان ایرانی عامل انتقال تمدن و دانشهای ایران پیش از مغول به آیندگان شد.
وزیر فرهیخته هلاکوخان، با تدابیر بسیاری موجبات حیات اجتماعی شیعه را مهیا ساخت و اختلاط دانش در سیاست، فرزند خلف آن یعنی تدبیر را به یادگار گذاشت؛ چنین وزرایی آرزوست! در این راستا مهمترین اقدامات وی را می توان نجات شهرها و نفوس، علما، اوقاف و اماکن مقدس شیعه (در برابر حملات مغولان) دانست و نیز نجات منابع و کتابهای شیعه و احیای آن، بازسازی اماکن منتسب به شیعیان، احیای اوقاف شیعه نام کرد.
«روحش شاد و راهش مستدام»
@emswar