یکۍ‌از‌هـمرزمـٰاۍ‌حاج‌قـٰاسم‌میگفـت؛ گفتـم‌:حاجـۍ‌دستت‌تون‌رو‌بندازید‌دور‌ گردن‌مـن‌با‌هـم‌عڪس‌بگیریـم ..! حـٰاجۍ‌گفت‌مـن‌دستمو‌بنـدازم‌دور‌گردنـت خطـریہ‌هـاا ..! گفتـم‌چر‌احاجـۍ؟! گفـت‌آخہ‌من‌دستـمو‌دور‌گردن‌هرڪۍ‌انداختم شھیـدشد‌جز‌خودم ..!💔🥀 @chrikione_enghelabi