⭕️ القاء ناکارآمدی انقلاب، تصویرسازی غلط دشمن 3⃣ (پایانی) 💬 علامه مصباح یزدی (ره) مصاحبه با نشریه ٩ دی 🔹پس باید سعی کنیم بفهمیم و یاد بگیریم وظیفه ما چیست؟ من صبح که بیدار می‌شوم باید ببینم اول خدا از من چه می‌خواهد. اگر هم دنبال عملکرد بقیه می‌روم و می‌خواهم ببینم چه عیبی دارند برای این باشد که من بتوانم جبرانش کنم، نه این‌که بیشتر به او فحش بدهم و رقیب را از صحنه بیرون کنم؛ وگرنه این کاری است که همه دنیاپرست‌ها هم می‌کنند. 🔸خداوند می‌گوید اگر برای من کار می‌کنید من کمکتان می‌کنم؛ بنابراین ما باید سعی کنیم این فکر را توسعه بدهیم در نسل‌های مختلف، از بچه‌ها گرفته تا پیرمرد ٨٠ ساله. این نکات همان چیزهایی است که شیطان دائماً کار می‌کند که از آن غافل شویم. 🔹 مراتب دارد. اگر بگوییم کارآمدی یا صفر است یا صد؛ یا هست یا نیست، خب در جواب یا باید بگوییم بله یا نه؛ ولی این‌طور نیست؛ کارآمدی نسبی است. بین صفر تا صد، صد درجه هست، و ممکن است در جایی کارآمدی صد نباشد،‌ اما ٩٩ باشد یا ٨٠ باشد یا ۵٠ باشد؛ همین که از نصف بیشتر باشد این یک موفقیتی است. اگر ما در جایی انتقاد می‌کنیم باید ببینیم آیا می‌شد از این چیزی که محقق شده بهتر کار بکنند یا نه. اگر کسانی غفلت کردند یا از روی هوای نفس، کار نکردند؛ انتقاد کنیم که شما چرا از این فرصت استفاده نکردید؛ بعد هم توجهشان دهیم به این نکته و خودمان تلاش کنیم جبران کنیم. 🔸بنابراین کارآمدی یک چیزی نیست که مضبوطاً معین باشد و درجه‌اش مشخص باشد که اگر بود، بگوییم کارآمد هست و اگر نبود، بگوییم کارآمد نیست. باید بگوییم بله، نسبت به بعضی از نظام‌ها کارآمد بوده؛ نسبت به آن چیزی که ما انتظار داریم، مثلاً ٧٠ درصد کارآمدی داشته؛ ضمن این‌که در بخش‌های مختلف هم تفاوت وجود دارد؛ در یک بخشی ما موفق بودیم، در یک بخشی نبودیم؛‌ اما سرجمع کارآمدی می‌شود آن ٧٠ یا ٧۵ یا ٨٠ درصدی که گفتیم.‌ اما به نظر من صحیح نیست به صورت یک‌جا بگوییم کارآمد است یا ناکارآمد. 🔹[در مسئله دینداری جامعه] آیا‌ امیرالمؤمنین(ع) وقتی به شهادت رسید مردم دین‌دارتر شده بودند از روز اولی که با او بیعت کرده بودند یا بی‌دین‌تر شده بودند؟ اگر بگوییم بی‌دین‌تر شده بودند، پس باید بگوییم حکومت علی بی‌دینی آورد! بنابراین این حرف‌ها دلیل نمی‌شود برای ناکارآمد نشان دادن حکومت؛ این‌ها حرف‌‌هایی بچه‌گانه است. یک حکومت، مخصوصاً حکومت اسلامی، ساحت‌های مختلفی دارد. انگیزه‌های مختلفی در مردم وجود دارد، شرایط مختلف داخلی جامعه و جامعه جهانی تفاوت می‌کند. این‌که گفتیم نسبی است یعنی باید مجموع اینها را با هم سنجید. 🔸باید بگوییم در این ، با این ، و با این دشمنی‌ها، ما چقدر به اهدافمان رسیده‌ایم؟ فرض کنید اگر بتوانیم کیفیت را تبدیل به کمیت کنیم، یک درصدی را مثلا نشان بدهیم، و بگوییم در این سطح ما موفق هستیم. ولی اگر جواب حقیقی بخواهیم، باید بخش‌ها را از هم تفکیک کنیم؛ بگوییم در این بخش مثلاً صددرصد موفق بودیم؛ در یک بخشی هم ضعیف بودیم زیر ۵٠ درصد، در یک بخشی هم نسبی بوده، زیرا‌ اشکال از یک شخص بوده،‌ اشکال از یک طرز تفکر بوده، یا‌ اشکال از یک حزب یا جناح بوده است. 🔹اما اگر بگوییم ملت این‌جور بودند و شما حکومت تشکیل دادید، و این جامعه الان خراب شده است؛ اینها حرف‌‌هایی بچه‌گانه است. عین همین مسئله را اگر درباره حکومت علی (ع) یا خود پیغمبر اکرم (ص) مطرح کنیم، باید بگوییم آیا مردم در پایان حکومت آن حضرات، دین‌دارتر شدند یا بی‌دین‌تر؟ بنی اسرائیل وقتی آمدند و به حضرت موسی گفتند: «اجعل لنا الها کما لهم آلهه»؛ یا وقتی رفتند گوساله پرست شدند، دین دار‌تر شدند یا بی‌دین‌تر؟ پس حضرت موسی چه کاره بود؟ 🔸این حرف‌ها به خاطر این است که ما را نشناخته‌ایم. انسان تحولات گوناگونی دارد؛ دائماً زندگی انسان در حال نوسان است؛ خود افراد و ارتباط افراد با همدیگر دائم در حال نوسان است. یک مجموعه‌ای که در کل ملت واحد را تشکیل می‌دهند و از مجموع کارها و فعالیت‌هایشان برایندی به آن‌ها نسبت داده می‌شود باید با هدف تشکیل حکومت سنجیده شود تا معلوم شود نسبت به آن هدف چقدر موفق شده‌اند. https://eitaa.com/joinchat/692715746C3dc69959f4